قصه زینب به سر رسید/ شعر آیینی از محمدحسین محسنی +صوت

به گزارش ندای اصفهان، به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی(ع)، شعر و نغمه ای در سبک «مربع ترکیب» از شاعر آیینی محمدحسین محسنی می خوانیم و می شنویم.

***

«بسم ربّ الزینب»

در اوج صحتیم که بیمار می شویم
آزاده ایم تا که گرفتار می شویم
ما آینه در آینه تکرار می شویم
هر بار نیز سائل دربار می شویم

با اشک روضه ها گل ما را سرشته اند
ما را غلام حضرت زینب نوشته اند

روضه نشین شدیم، پریشان زینبیم
توفیق، یار بوده که گریان زینبیم
ریزه خوران سفره ی احسان زینبیم
گریه کنان روضه طفلان زینبیم

بر او ادب نکرده مودب نمی شود
هرگز زنی شبیه به زینب نمی شود

زینب قیام کرببلا را پیمبر است
هر سطر سطر خطبه ی او درّ و گوهر است
نوع بیان خطبه او مثل حیدر است
شاگرد درس حضرت زهرای اطهر است

یک زن کمثلها؟ که نه دیگر نمی شود
هر زینتی که زینت حیدر نمی شود

او کوه صبر و جلوه ی ایثار بوده و
بر زینه العباد پرستار بوده و
اسلام را همیشه علمدار بوده و
وقت خطاب زینب کرار بوده و

از اهتمام اوست که اسلام هم به پاست
زحمت کشیده نام علی در اذان ماست

در هر مکان که روضه ی او بوده هر زمان
هم پیر گریه کن به غمش بوده هم جوان
آدم زمین گریست، فرشته در آسمان
بالاتر از مصائب او نیست در جهان

عقلم گرفته است جنون گریه میکند
صاحب زمان نشسته و خون گریه میکند

سر بر فراز نیزه و او در قفای نی
خواهر سرود نوحه ی خود از ورای نی
گفتا برادرم بشنو های های نی
*آنقدر سنگ خورده ام از لا به لای نی*

شاعر برای ختم سخن رنج میکشید
هر کار کرد قصه زینب به -سر- رسید

قصه زینب به سر رسید: دانلود

محمدحسین محسنی

انتهای پیام/

برچسب‌ها: اربعین, حضرت زینب, روضه, شعر, محمدحسین محسنی

مطالب مرتبط

• استراحت پاکبانان زحمت کش اصفهان در موکب خبرگزاری ایمنا

• جاماندگان دیار عشق/ پیاده روی اربعین حسینی(ع) در گلستان شهدا اصفهان

• راهپیمایی جاماندگان اربعین مردم نصف جهان